موضوع: "متفرقه"

حیاء زیبایی زندگی

 

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند: خیر نسائک التی اذا خلت مع زوجها خلعت له درع الحیاء و اذا لبست، لبست معه درع الحیاء: بهترین زنان شما کسی است که چون با همسرش خلوت کند، جامه حیا از تن به در کند و چون بپوشد و همراه او شود، زره حیا را بر تن کند.10 حضرت بهترین زن را کسی می داند که چون جامه بپوشد و از خانه بیرون رود، لباسی از حیا و عفت به تن کند که مانند سپر و زره حافظ او باشد،؛ یعنی چنان با وقار و سنگین راه برود که تیرهای نظر جوانان هرزه اجازه ورود به شخصیت او را نداشته باشد؛ ولی در خلوت با شوهر، هرگونه ظرافت کاری، طنازی و عشوه گری برای زن نه تنها جایز، بلکه بهتر است. خلاصه اینکه زن باید لباس رزم و بزم خود را بشناسد و هر یک را در جای خود بپوشد.11 عفت و پاکدامنی همانند پرده آخری است که به مانند دو پرده دیگر یعنی حجاب و حیا محافظت می شود. بدین معنا که ابتدا از حیای زن کاسته می شود، سپس حجاب او سست می گردد و نهایتاً بی عفتی دامنگیرش می شود. در حدیث آمده است که «پیش درآمد عفت و پاکدامنی، داشتن حیاست».12 عفت و حیا باعث وفاداری به همسر، احساس نیاز به او، محبت و درنهایت تثبیت زندگی خواهد شد. البته باید این را درنظر گرفت که همانطور که ذکر شد حیا تنها برای زنان نیست بلکه برای استحکام و تثبیت زندگی حیای مرد هم نقش بسیار مهمی دارد طوری که باحیا بودن زن برای حفظ یک زندگی به تنهایی کافی نیست و هر دو باید رعایت کنند تا فرزندان هم در این زندگی عفیفانه، عفیف و با حیا بار بیایند و آینده روشنی را برای خود و جامعه رقم بزنند. جامعه سالم در دامان مادران عفیف و پاکدامن شکل می گیرد. چنان که در حدیث آمده است: «خوشا به حال کسی که مادرش عفیف و پاکدامن باشد».13 در اینجا روایتی را به عنوان حسن ختام از زندگی بانوی بزرگوار اسلام با امیرمؤمنان ذکر می کنیم که حیا به معنای عالی آن به کار رفته است (حیا از خداوند متعال)؛ روزی حضرت علی علیه السلام به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: غذایی در خانه هست؟ حضرت فاطمه سلام الله علیها گفتند: خیر در خانه چیزی نداریم. بچه ها و من چیزی نخورده ایم. علی علیه السلام می فرمایند: چرا چیزی به من نگفته ای؟ حضرت پاسخ دادند: من از خدا حیا می کنم که چیزی از تو بخواهم و تو نتوانی انجام دهی

آنها چفیه داشتن ، من چادر دارم

آنها چفیه داشتند…… من چادر دارم

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود…من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…

آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند …من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم…

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند …من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم…

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند… من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم…

اگر به حجاب معتقد شدی،

در دینداری خود ثابت قدم و استوار باش و از تمسخر مخالفان نترس.