امام جوان

 

شهادت امام جواد

باد، هوهوکنان، خاکستر یتیمی پاشید بر تمام خانه های بغداد و خبر، زلزله خیز، تکان داد روزگار در خود فروپیچیده را.

اتفاقی شوم، سایه گسترانیده بر آسمان ها.

نمی دانم، شاید خورشید در پرده کسوف افتاده است!

گویا زمین، 25 سال بزرگواری را محروم شد!

گویا زمان، باید از این پس، حسرت به دل کرامت جاری جواد بماند!

انگار همین دیروز بود که خاک، عطر حضورش را نفس کشید و عالم، در سایه مهربانیِ «جواد الائمه» میهمان شد!

انگار همین دیروز بود که حضورش مایه آرامش زمین شد و وجودش، باعث دلگرمی «رضا»!

و امروز که دست های توطئه از آستین «ام الفضل» برآمده، زهر عصیان و نفاق چه بر سر قلب رئوفت آورد، امام جوانم؟!

تلخی کینه توزی روزگار را، جگر سوخته ات چگونه تاب آورد، امام جوانم؟!

رستاخیز داغت، کمر روزگار را خواهد شکست.

قیامت اندوهت، به آتش خواهد کشید دل ها را.

هنوز، کاخ مأمون می لرزد از هیبت حیدری ات. هنوز اقیانوس «علم لدنی»ات، جرعه جرعه فرو می نشاند عطش جهل بشر را.

تو را می برند؛ بر شانه های فرشتگان.

کجاست دستان تسلی بخش، تا مرهم زخم های «هادی»ات باشند؟

بعد از تو چه کند «علی» در محاصره «معتصم»ها؟

جوان ترین حجت خدا! هر بار، با یاد ماجرای تو، پا به پای امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، تا همیشه روزگار، خون خواهیم گریست.

شهادت مظلومانه جوانترين شمع هدايت و نهمين بحر کرامت، تسليت و تعزيت

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.