دعا-تعجیل درفرج

چراباید برای تعجیل فرج دعاکنیم؟❗️

یکی ازمهم‌ترین و واجبترین مسائل از نظر عقل و شرع،ادا کردن حق کسی است که بر عهده‌ی ما حقی داشته وهمچنین پاداش دادن ب کسی است که به ما احسان و نیکی کرده باشد.

پیامبر اکرم (ص) درباره‌ی ادای این حق می‌فرماید: «هرکه نسبت به شما کار نیکی انجام داد، به او پاداش دهید،اگر نمی‌توانستید،برای او دعاکنید تا اطمینان یابید که کار نیک آن شخص را جبران نموده‌اید.(1)

بدیهی است حضرت مهدی(عج)از تمام مردم حقش بر گردن ما بیش‌تر است و نیکی واحسان آن بزرگوار ازتمام افراد بیش‌تر شامل حال مامی‌شود.

چرا که او رحمة للعالمین است؛روزی به دست آن حضرت جاری می‌شود؛زمین به واسطه‌ی او بر محورش می‌چرخد و هستی ما به خاطر هستی اوست.

بنابراین وظیفه‌ی ماست که حقوق آن جناب راادا نموده وبرای تعجیل در فرجش دعا کنیم.

دعا کردن برای تعجیل فرج، یکی از حقوق آن حضرت بوده ورضایت و خشنودی خداوند متعال،پیامبر اکرم، و ائمه‌ی هدی را به همراه خواهد داشت.

آیادعا تأثیری بر اوامر دارد؟❗️

در تعالیم پیشوایان دین،دعا سلاح پیامبران، سپر و سلاح مؤمن،مغز همه‌ی عبادت‌ها،و حلقه‌ی ارتباط خالق ومخلوق معرفی شده است.

اول مظلوم عالم حضرت امیرالمؤمنین(ع)می‌فرماید:دعا سپر مؤمن است وهرگاه بسیار دری را کوبیدی بروی توباز می‌شود.(2)

امام باقر(ع)نیز درباره‌ی اصرار و پافشاری بر دعا می‌فرماید:به خدا سوگند هیچ بنده‌ای به درگاه خدااصرار نورزد جز این که خداوند دعایش رامستجاب کند.(3)

خداوند به وسیله‌ی دعا گره‌ها راگشوده و مشکلات را برطرف می‌کند.امام صادق (ع) درباره‌ی تأثیر دعا بر امور می‌فرماید:دعااز نیزه‌ی تیز نافذتر است.(4)

دعا❗️تقدیرها را نیز تغییر می‌دهد. یعنی ممکن است چیزی از جانب خدا مقدّر شده باشد اما خداوند به خاطر دعای افراد، آنرا برگردانده وبه بداء تبدیل می‌کند.

 از امام کاظم(ع) نقل شده که فرمود: همانادعا آنچه راکه مقدر شده وآن‌چه را که مقدر نشده بر می‌گرداند❗️(6)

دعا چه نقشی در تعجیل فرج دارد؟❗️

معمولاً مردم در هنگام مشکلات و گرفتاری‌ها، رو به سوی درگاه الهی کرده و برای گره گشایی و حل مشکلات خود دعا می‌کنند. نکته‌ی قابل توجه این است که ما بیش‌تر در حوائج فردی به دعا اصرار می‌ورزیم وتا رسیدن به حاجت خود دست از دعا برنمی‌داریم،اما به مسئله‌ی مهم دعا برای تعجیل فرج آن‌گونه که شایسته است اهتمام نمی‌ورزیم.

ب راستی کدامین گرفتاری بزرگ‌تر از گرفتاری ومشکل غیبت است؟❗️

و کدامین درد و غم سوزاننده‌تر از هجران محبوب است؟❗️

آیا شایسته نیست مؤمنین و محبین اهل بیت، با تمام وجود به امر مهم دعا برای تعجیل فرج همت گمارند؟❗️

دعا برای تعجیل فرج بسیار مورد تأکید و توجه ائمه‌ی معصوم، و امام عصر (عج) است.

اهمیت این دعا به گونه‌ای است که حضرت مهدی(عج)در توقیعی که به اسحاق بن یعقوب فرستاده‌اند، فرموده‌اند:«و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج، زیرا که آن فرج شماست.»(7)

اصرار وپافشاری بردعا برای تعجیل فرج،باعث می‌شود تاحضرت مهدی زودتر ظهور نمایند وسعادت دیدار آن حضرت سریع‌تر نصیبمان شود.

امام صادق(ع)درباره‌ی نقش دعادر تعجیل فرج وبرای تشویق شیعیان ب این امرحیاتی و مهم فرمودند:«… وقتی عذاب وسختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، چهل روز ب درگاه خدا گریه وناله کردند.❗️

خداوند متعال ب موسی و هارون وحی فرمود که آن‌ها رااز فرعون خلاص نمایند. پس۱۷۰سال را ازآن‌ها برداشت.»

امام صادق(ع)در ادامه‌ی فرمایش خود فرمودند:همچنین شما (شیعیان)؛اگر (گریه و دعا کردن برای تعجیل فرج) انجام دهید هر آینه خداوند بر ما فرج خواهد داد واگر انجام ندهید(و دست روی دست بگذارید و بیتفاوت بمانید) این امربه نهایت خود می‌رسد.(8)❗️

بنابراین ظهور مولای ما حضرت صاحب الزمان ازامور بدائیه بوده وقابل تقدیم وتأخیر است.

یعنی اگرما برای تعجیل درظهور وفرج حضرت مهدی دعا کنیم وبراین امر مهم همت گماریم،خداوند ظهور حضرت رانزدیک می‌نماید؛❗️

امااگر کوتاهی کرده وبی‌تفاوت بمانیم این امر به نهایت خودـ که تنهاخدا ازآن آگاه است،می‌رسد.❗️

پس منتظران!

حالاکه فهمیدیم بادعا کردن برای تعجیل فرج،خداوندانشاالله ظهور رانزدیک میفرماید

پس بیاییدهمگی این عمل بسیار مهم را انجام دهیم و(همانند قوم بنی اسرائیل که باگریه و زاری وناله ظهور حضرت موسی راخواستار شدند)

ما هم باندبه وناله در صبح آدینه،و گریه وزاری درتمام اوقات ازخداوند تعجیل در فرج امام زمانمان را بخواهیم تا خداوندان شاالله ظهورش رانزدیک فرماید.

پی نوشت‌ها:

1.مکیال المکارم، ج1،ص76

2.اصول کافی:کتاب دعا،باب دعاسلاح مؤمن

3.اصول کافی:کتاب دعا،باب اصرار بر دعا

4.اصول کافی:کتاب دعا،باب دعا سلاح مؤمن

6.اصول کافی:کتاب دعا،باب دعا بلا 

وقضا را دفع می‌کند

7.مکیال المکارم، ج1،بخش 4،حرف «ف»

8.مکیال المکارم ج۱بخش5ص428

قیامت-درمحضراستاد

​در محضر آیت ﺍﻟﻠﻪ #بهجت(ره) :

ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،

ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،

ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ.

ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ،

ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ

و ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،

ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،

ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ.

ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ،

ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ :

ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.

دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.

سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.

ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ :

ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ وایثارگران ﭼﻪ؟

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ :

ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ.

ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ،

ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟

ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻴﻢ.

“اللهم ﺍﺭﺯﻗﻨﺎ ﺷﻬﺎﺩﺓ ﻓﻲ ﺳﺒﻴﻠﮏ.
 

کوک چهارم

​یک روز بعد از پایان کلاس شرح مثنوی استاد علامه جعفری فرمودند: 

من خیلی فکر کردم و به این جمع‌بندی رسیده ام که رسالت هزار پیغمبر در عبارتی خلاصه می‌شود و آن “کوک چهارم” است.

 جمع مریدان مثل من با چشم‌هایی گرد، پرسان بودند که “کوک چهارم” چیست!؟

علامه با آن لهجه‌ی شیرین در تمثیل شرح می‌دهند که: 

کسی کفشش را برای تعمیر، نزد کفاش می‌برد. 

کفاش با نگاهی می‌گوید این کفش سه کوک می‌خواهد و هر کوک مثلاً ده تومان و خرج کفش می‌شود سی تومان. 

مشتری هم قبول می‌کند. پول را می‌دهد و می‌رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود. 

کفاش دست‌به‌کار می‌شود. کوک اول، کوک دوم، و در نهایت، کوک سوم و تمام …، اما …اما با یک نگاه عمیق در می‌یابد اگرچه کار، تمام است، ولی یک کوک دیگر اگر بزند، عمر کفش، بیش‌تر می‌شود و کفش، کفش‌تر خواهدشد.

از یک‌سو، قرار مالی را گذاشته و نمی‌شود طلبِ اضافه کند و از سوی دیگر، دودل است که کوک چهارم را بزند یا نزند. 

او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعده‌ی توافق، مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.

اگر کوک چهارم را نزند، هیچ خلافی نکرده؛ اما اگر بزند، به رسالت هزار پیامبر تعظیم کرده. 

اگر کوک چهارم را نزند، روی خط توافق و قانون، راه رفته؛ اما اگر بزند، صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پرخواهدکرد.

 دنیا پر از فرصت کوک چهارم است، و من و تو کفاش‌های دو دل.

زبان عمل

​?آیت الله حائری شیرازی?

?زبان عمل?

زبان عمل،زبانی است که همه می فهمند. آقای لَنتسل رهبر شیعیان اتریش به ایران آمده بود، بچه ها او را به جبهه بردند. برخی از رزمنده‌ها پرتقال می خوردند و پوستش را از توی دریچه در صحرا یا این فضاهای بیرون می انداختند. ایشان به آنها گفت که شما به زبانی که هیچ کسی نمی فهمد می‌گویید: «نظافت جزء اسلام است» و به زبانی که همه می فهمند می‌گویید «نظافت جزء اسلام نیست».

خیلی حرف عمیقی زد؛ زبانی که همه می فهمند زبان عمل است. داعش با زبان عمل می گوید: اسلام دین رحم و مروت و انصاف نیست بلکه دین خشونت است.

حکایت

حکایت : عدالت خداوند

ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،

ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ 

ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.

حضرت پرسيد علت چيست؟

ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.

خالق من بهشتي دارد،

«نزديک زيبا و بزرگ»،

و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد»

و در پي دليلي ست که ببخشد ما را،

گاهي به بهانه ی دعايي در حق ديگري…

شايد امروز آن روز  باشد.